بسم الله الرحمن الرحیم.
اما گفتم که چارت و ساختار سلامت غرب سرمایه داری از بنیاد سست و کج است و انتظار نباید داشته باشیم که غرب برای ما الگوی سالم و صحیح .داشته باشد.
اما وقتی می گویم غرب سرمایه داری و روانشناسی و روانپزشکان آن در برخورد با انسان کاملا بی بهره و کم دانش هستند سخنی به گزاف نگفته ام، مساله اصلی و حیاتی این است که ساختار روحی و روانی مرد و زن را اصلا نمی شناسند با تفاوت ها و شباهت های این دو جنس آشنایی ندارند و بر اساس گزارها و برداشت های غلط و کاملا جدید و بدون پشتوانه تجربه های قدمای علم نفس شناسی و روانشناسی زن و مرد برنامه ای چیده و کاملا دست پاچه تولید نظریات آبکی و کاملا زوال پذیر می کنند.
در نقد ساختار پژوهشی غرب و روش تحقیق آنان و اصلا کیفیت کمی و کیفی تحقیق آنان ایرادهای بسیار وجود دارد که یک بحث دنباله دار با خودش دارد گرچه در نوشتار قبلی کمی به نحو اجمالی بدان اشاره کردم و همان هم برای اهلش بابی است که دریچه های جدید به روی اهل تحقیق باز می کند و همینقدر اشاره کنم غرب سرمایه داری حتی روش ها و نحوه تحقیقات پژوهشی را متناسب با نیاز خود تغییر داده و اکنون روش غربی شده است یگانه روش تولید علم و افسوس و صد افسوس که چه نکات خوبی در این سخن وجود دارد و ما به اصطلاح همان پایه آنان را کج می دانیم و اصلشان بی بنیاد است.
حال آیا بازنگری اساسی در روش تحقیق در پدیده ها و تولید علم آیا انجام می شود و این سیطره غرب آیا دستخوش تحولات قرار می گیرد، آن جای بحث دارد.
داشتم می گفتم اول آنکه اندیشمندان سرمایه داری اصلا شناختی از زن و جنس زن و مرد و جنس مرد ندارند در مرحله اول و آن ها در همین ابتدا کارشان خراب است.
دوم آنکه غرب مدرن با حذف خدا این بستر را به جایی کشاند که اصلا انسان و زن و مرد فراموش کند که هدف چیست و خلقت آن ها برای چیست و کاملا دنیا گرایی را سرلوحه خود قرار داده اند و تمام قوانین الهی را نادیده گرفتند و این نادیده گرفنن هم نه بر اساس علم و دانش بلکه بر اساس سود و سرمایه بود.
می خواهم یگویم خب ای غرب سرمایه دار، توجه الهی و معنوی پس کجای این اساس نامه تو قرار دارد؟
آیا حق داری ادیان الهی را نادیده بگیری؟
ادیانی که پیروان فراوان دارند.
پس اینجا یک حذف اساسی و دیکتاتوری نرم وجود دارد که ادیان و قوانین الهی با اکثریت جامعه نادیده گرفته می شود و این سخنان من در خود نکاتی دارد که اهلش هر گوشه ای از آن را می توانند بگیرند و دنبال کنند.
حال بر می گردم به اینجا که آیا زندگی همین است و اعتقادات به جهان دیگر و قانون های الهی کجا جا دارد؟ هیچ جا.
آیا روان شناسی و روانپزشکی سرمایه داری می داند که زن چه قطبی دارد و چه نیازهایی دارد و چه توانایی هایی دارد و برای کامل شدن و بهتر شدن چه نیازهایی دارد ؟
می گویم با قدرت نمی داند و در مورد مردان هم چیزی نمی داند.
به صرف اینکه بگوییم همجنسگرایی طبیعی است و باید رسمیت شناخته شود ، آیا هیچ فکر کرده اند که ساختار های جامعه و اقتصاد و خانواده دچار چه تحولاتی می شوند؟
روانشناسی و روانپزشکی هیجگونه تخصصی ندارد در این زمینه ها و تنها نظر در محدوده خود می دهد که اغلب با جامعهشناسی دچار تنش هستند و ایضا با نهادهای دیگر.
جالب آنجاست که تا سال هزار و نهصد و هفتاد این عمل توسط همین روم شناسی و روانپزشکی سرمایه داری هم بد بود و بیماری بود، یکهویی شد خوب و طبیعی؟
گرچه هستند روانشناس و روانپزشکانی که این عمل را هم غیر طبیعی و نادرست می دانند و ما از آنها هم استفاده می کنیم.
اما در باب کسب فضیلت های اخلاقی و دینی تجویز روانشناسی و روانپزشکی چیست؟
باید قاطع بگویم که زن قطب احساس و عنصر عواطف است و همراه شدنش با زن دیگر برای رشد در زمینه های مختلف روحی و جسمی اساسا امکان پذیر نیست و چه بگویم که اصلا روانشناسی و روانپزشکی هیچ اطلاعی و نظری در مورد این قطب ها ندارد.
اینکه زن بخواهد خلا یک زن را پر کند ممکن نیست، چرا که آن چیزهایی که زن می خواهد برای رشد و حمایت برای کامل شدن در نیمه دیگر مرد است و مرد هم همینطور.
تاثیر رفتارهایی که زن با زن و مرد با مرد با هم دارند و محصول این همباشی به منجر به وجود آمدنه اختلالات رفتاری است در سطح خرد و در سطح کلان با گسست های فراوان روبرو می شویم.
خانواده زن با زن محصولشان فرزندانی تک قطبی و غیر انعطاف پذیر است چنانچه در مردان است و در بخش کودکان اشاره می کنم و توضیح می دهم.
حال آیا توجه شده است که ن همجنسباز چگونه باید کسب درآمد کنند؟
خب گفته می شود کار می کنند و دقیقا این همانجاست که بحران شروع می شود و ن در چرخه کار سخت مردان باید وارد شوند و آنچه آمار ها نشان می دهد وضع نامناسب مالی برایند چنین خانواده ی نه ای است و البته اندکی وضع بهتری دارند ولی اکثریت نه
واصلا ن باید در محیط سخت کار وارد شوند و شکنندگی برای انها قطعی است و سواستفاده و سختی های رقابت با مردان آشکارا خودرا نشان می دهد
والبته اینها بخش دنیایی و به حسب بحث با خوده غرب است و باید با ما بحث دینی هم و اخلاقی هم داشته باشند و اینجاست که غرب کاملا ذلیل خواهد شد.
ادامه می دهم
فعلا خستگی حاصل شده تا تجدید نفسی شود.
درباره این سایت